آقا پارساآقا پارسا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

پارسا مرد آسمانی

پارسا داداش یسنا

سلام عزیز دل مامان تقریبا یکسال از اخرین مطلبی که برات نوشتم گذشته راستش خودت مقصری برای اینکه هر وقت میخواستم بنشینم پای نت نمی گذاشتی وقتی هم میخوابیدی به کارهای خودم میرسیدم توی این مدت کلی تغییرات توی زندگیمون افتاده! کلی بزرگ شدی ، داداش شدی ، کلی حرف میزنی ....  
3 مرداد 1391

راه رفت !!!!!!!!

امشب گل پسرم شروع کرد به راه رفتن ! بعد از این که سفره افطار 26 ماه مبارک رمضان جمع شد ،پارسا به عشق پاک کردن سفره (آخه پارسا عاشق دستمال کشیدنه )در عین ناباوری صندلی ای که گرفته بود وایستاده بود رو ول کرد و شروع به راه رفتن کرد اونم نه یک قدم ! بلکه 6 قدم تا سفره راه رفت!                                                                ...
5 شهريور 1390

عید90 در بسطام

      http://up.iranblog.com/images/ccktxjy8b7izy1bupchw.jpg http://up.iranblog.com/images/up2qtyqk2kabdkb4ckba.jpg http://up.iranblog.com/images/o1awzxubb1l0udmc6p9d.jpg http://up.iranblog.com/images/mp6pnrznj7g5jeu04gat.jpg http://up.iranblog.com/images/txg1pl4x2yhhkb1g8our.jpg http://up.iranblog.com/images/zury6uet8sla73384kb.jpg http://up.iranblog.com/images/pc7ss09htiyn9s7lmb.jpg http://up.iranblog.com/images/ccktxjy8b7izy1bupchw.jpg http://up.iranblog.com/images/m7rmjqvj32dert3x8pe.jpg http://up.iranblog.com/images/nwd4j2hnlbv0lm2ydm2.jpg http://up.iranb...
9 تير 1390

روز پدر

ولایت امیرالمومنین علی (ع) به تو و بابای مهربونت مبارک ! ان شالله که زیر سایه امیرالمومنین باشید و روزی تو هم بهترین بابا باشی مهربونم!
26 خرداد 1390

نامه اي به پسرم!

به نام آنكه تو را در يك روز آفتابي با مهرباني به من هديه كرد پسر عزيزتر از جانم سلام بدان كه هميشه اول سلام بعد كلام كه سلام از نام هاي آفريدگارت است مهربانم دلم ميخواهد كلامي با تو سخن بگويم تو كه از نفس براي من واجب تري مي خواهم بگويم از راز و رمز زندگي مي خواهم بگويم كه بايد بداني وبايد بداني كه هر انكه ياد نگيرد زندگي را محكوم به فناست حتي اگر 100 سال زيست كند بايد بداني كه چگونه جاويد بماني ........ خرم آن نغمه كه مردم بسپارند به ياد مهربان باش حتي با جانوري درنده خو صبور باش و محكم حتي محكمتر از كوه دانا باش و به دنبال دانايي برو با چراغي از ايمان كه اگر اين چراغ نباشد به دره اي هولناك سقوط خواهي كرد ك...
25 خرداد 1390

بستنی جایزه بابا

با بابا رفتي بيرون و چون گريه نكردي و توي كالسكه موندي بابا هم برات بستني جايزه خريد. قربون بستني خوردنت مامان جون!   http://up.iranblog.com/images/gn3ect0dnzwnq50konj.jpg http://up.iranblog.com/images/vujnz0wvo9zds6l6wy4p.jpg http://up.iranblog.com/images/dq6xk1omqkbowio8f9t.jpg ...
24 خرداد 1390